گزارش صعود

گزارش گشایش مسیر بر دیواره شانه شرقی سرکچالها

چرا صعودهای از مسیر غیر نرمال و یا صعود نشده با ارزشند؟ کسانی که برای اولین بار قله ای یا دیواره ای را صعود می کنند چه چیزی بیش از دیگران دارند آیا آنها توان جسمی فراتر از دیگران دارند آیا از لحاظ فنی از دیگران جلوترند ؟ 

به نظر من اولین ها و صعود کنندگان یک مسیر برای اولین بار لزوما" کوهنوردان برتری از لحاظ فنی و جسمی نیستند آنها تنها کسانی هستند که از لحاظ ذهنی توانسته اند خود را در حدی توانمند کنند که بتوانند از محدوده آرامش خود خارج شوند و  فضاهای جدید را تجربه کنند.

ما نیز با همین رویکرد تصمیم به صعود دیواره ای گرفتیم که تاکنون حتی بدان نزدیک نشده بوده و هیچ گزارشی و یا خبری از صعود آن نشنیده بودیم.

ما یکی از دهلیزهای این دیواره را صعود کردیم و از آن لذت بردیم.

 

 

 

 

 

 نمی دانم شاید کوهنورد یا کوهنوردانی پیش از این آنرا صعود کرده باشند و ما خبر نداریم. اما برای ما تفاوتی نمی کند ما از این صعود لذت بردیم و این چیزی است که مهم است نه هیچ چیز دیگر.

مسیری که صعود نمودیم با رنگ قرمز مشخص شده

دره لالون در منطقه رودبار قصران در شمال شرق تهران از مناطق جذاب کوهنوردی در البرز مرکزی است قلل سرکچالها,برج و خلنو و ورزابها که همگی ارتفاعی بیش از 4000 متر دارند از این دره قابل دسترس هستند

 در ضلع غربی دره لالون یال طولانی منتهی به سرکچالها موسوم به شانه شرقی جلوه زیبائی دارد. صعود این یال در بخشهای زیادی نیاز به درگیری با مسیرهای سنگی و گرده ای دارد. سالهای 82 و 91 دو صعود زمستانه به سرکچالها از این یال داشته ام که از جمله صعودهای سنگین و هیجان انگیز زمستانه من بوده.

سوزنی های قبل از قله سرکچال 3 فنی ترین و مشکل ترین بخش صعود یال شانه شرقی است. این سوزنی ها از دره لالون جلوه باشکوه و خوف انگیزی دارد دیواره هایی به طول حدود 300 تا 400 متر از سنگهای سیاه رنگ و دهلیزهای پوشیده از برف و شیبهای بسیار تند در زیر این سوزنیها قرار داردکه در فصل بهار بسیار زیبا و جذابند.

سالهاست که هنگام صعود به خلنو در فصل بهار با دید خریدار به این دیواره ها نگاه می کردم و همواره آرزو داشتم یکی از مسیرهای آنرا صعود کنم. تاکنون از کسی نشنیده بودم که تلاشی بر آن داشته باشد.

امسال اوخر فروردین در هنگام صعود خلنو باردیگر به این دغدغه سالهای اخیرم اندیشیدم و تصمیم گرفتم یکبار و برای همیشه بر آن فائق آیم. تصمیم را همانجا اتخاذ کردم و تاریخ جمعه 6 اردیبهشت 92 را برای اجرای برنامه در نظر گرفتم.

فرح منصوری(همسرم) و معصومه ملکی از دوستان ما در خانه کوهنوردان برای همراهی در این صعود اعلام آمادگی کردند.

روز جمعه  تیم سه نفره ما عازم روستای لالون شدیم به علت سوراخ شدن باک خودرو در اثر برخورد به سنگی در مسیر جاده خاکی بعد از روستای لالون قبل از هر فعالیت کوهنوردی راه بازگشت را در پیش گرفتیم تا دو روز بعد با تعمیر خودرو و گرفتن مرخصی از محل کارمان دوباره شانس خود را جهت صعود امتحان کنیم.

روز یکشنبه 8 اردیبهشت ساعت 6 و 45 دقیقه حرکت خودرا از روستای لالون آغاز کردیم . مسیر صعود از جشمه تلخاب از مسیر نرمال قله خلنو جدا شده و با صعود یالی در سمت چپ دره به دشت منتهی به دیواره های زیر یال شانه شرقی می رسیم. هوا صاف و با لکه های ابر و همراه با نسیم ملایمی است. دشت برفی طولانی را تا زیر دیواره ها طی می کنیم و همواره دیواره را زیر نظر داریم تا مسیری مناسب و ایمن را برای صعود بیابیم. نقابهای برفی بزرگ و خطرناک بالای دیواره و همچنین کمبود وقت گزینه های پیش روی مارا برای صعود محدود می کند.

درنهایت دهلیزی در میانه های دیواره را برای صعود بر می گزینیم. دهلیزی که شیب بسیار تندی دارد اما از لحاظ ریزش نقاب برفی ایمن به نظر می رسد.

حوالی ساعت 14 بعد از حدود 7 ساعت تلاش و برفکوبی سنگین به زیر دهلیز می رسیم. با وجود اینکه کرامپون و تبر یخ و طناب و برخی ابزارهای میانی همراه داریم به علت اینکه برف چندان سفت نیست از آن استفاده نمی کنیم. با یک کلنگ و یک باتوم صعود را آغاز می کنیم. هرچه به انتهای دهلیز نزدیکتر می شویم شیب تندتر می شود به علت نازک شدن لایه برف مجبور می شویم تغییراتی در مسیر خود دهیم در بخشهای انتهائی دهلیز شیب به اوج خود رسیده و تا بیش از 60 درجه نیز  می رسد. ناگزیر به گرده سنگی سمت راست دهلیز متمایل می شویم و در مرز بین دیواره ای سنگی با ارتفاع بیش از یکصد متر و شیبهای تند برفی با احتیاط و به آرامی صعود می کنیم. کوچکترین لغزش و انحراف نابجا به هر طرف خطر آفرین است. شرائط مناسب برف که نه چندان شل و نه چندان سفت است قدری کار مارا راحت تر می کند بطوری که با استفاده از یک کلنگ ایمنی ما بطور کامل برقرار می شود. با عبور از این گرده سنگی مسیر قدری راحت تر می شود بعد از 50 متر برفکوبی به انتهای دهلیز می رسیم و به مسیر آشنای یال شانه شرقی می رسیم . ساعت 16 و 15 دقیقه در انتهای دهلیز آرام  می گیریم و شادمانه از پایان یافتن صعودی دشوار و نفسگیر ادامه راه را در پیش می گیریم. چالش بعدی ما عبور از سوزنی های قبل از سرکچالهاست که به علت کمبود وقت تصمیم می گیریم بجای درگیر شدن با بخشهای سنگی از شیبهای برفی زیر آن حرکت کنیم تا از این بخش نیز گذر نموده و ساعت 17 بعد از 10 ساعت تلاش به قله سرکچال 3 برسیم.

بعد از لختی توقف بر فراز قله و درحالی که باد سردی می وزد و شرائط زمستانه ای بر قله حاکم می شود راه بازگشت را از مسیر گردنه دریوک(بین سرکچال و خلنو) در پیش می گیریم و سپس وارد دره لالون شده و در نهایت ساعت 21 به محل پارک خودرو رسیده و راه بازگشت را در پیش می گیریم.

در انتها از همنوردانم فرح منصوری و معصومه ملکی که در این صعود مرا همراهی کردند تشکر می کنم و این صعود را به همه بانوان کوهنورد که پا به پای مردها و حتی فراتر از آنها در این ورزش سنگین فعالیت می کنند تقدیم می کنم.

و اما تصاویر و کروکی مسیر:

کروکی مسیر(نمای بزرگتر تصویر)

برخی گزینه ها که از قبل برای صعود دیواره در نظر گرفته بودیم

 

معصومه و فرح درحال عبور از شیبهای منتهی به دشت برفی

آثاز بجای مانده از ریزش نقابهای برفی و در انتها نمائی از سوزنی های شانه شرقی

نمائی از یال شانه شرقی

پیمایش دشت برفی طولانی تا پای دیواره

برفکوبی سنگین تا پای کار

ما باید اون مسیر رو صعود کنیم!!

ابتدای دهلیز

فرح درحال صعود بخشهای ابتدائی دهلیز

 

 

 

 

شیب مسیر را تخمین بزنید

مسیر کم کم داره عمود میشه!!

حرکت بر گرده سنگی

و اینجا هم ساحل آرامش- پایان دهلیز و قرار گرفتن بر روی خط الراس

عبور از شیب برفی زیر سوزنی ها

سوزنی های شانه شرقی و در چند قدمی قله سرکچال

و این هم گروه سه نفره ما بر روی قله سرکچال: از راست: مهدی فرهادی-معصومه ملکی و فرح منصوری

بازگشت از گردنه دریوک

Related Articles

گفتگوها